فومنی

گاه نوشته های محمد پور خوش سعادت

فومنی

گاه نوشته های محمد پور خوش سعادت

فومنی

بسم رب الحسین (ع)
ما تدری نفس ماذاتکسب غدا و ما تدری نفس بای ارض تموت
محمد پور خوش سعادت هستم .
در اینجا مقالات و دغدغه هایم را منتشر می کنم



↖️گیلان متناسب با ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک آن از #توسعه کمتری برخوردار شده است . 


↖️گیلان به عنوان استانی در مسیر توسعه، دارای تنوع بسیار بالای فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی و همچنین با فرصتهای مالی، طبیعی و زیست محیطی فراوان لزوم توجه خاص به مقوله توسعه را طلب میکند.


↖️با تحلیل لایه ‏ای علت‌ها, علیرغم شرایط مناسب , میتوان  برخی از دلایل عدم توسعه یافتگی گیلان را در مقولات "فرهنگی سیاسی" و "مدیریتی امنیتی " تقسیم بندی نمود . 


↖️هرگونه تحلیل و یا آینده نگاری توسعه گیلان بدون در نظر گرفتن پیشرانها و پسران های توسعه یقینا وقت تلف کردن خواهد بود.


↖️در #آینده نگاری توسعه_گیلان داشتن سناریو مهمترین خدمتی است که میتوان به گیلان کرد . #سناریو، ابزاری مناسب برای تصویر آینده نامعلوم است.


↖️در کناردوستانم تصمیم گرفتیم تا با مطالعه و برقراری ارتباط با نخبگان و عناصر سیاسی , پیشرانها و پسرانهای توسعه گیلان را برای دولت آتی استحصال کنیم و با شناسایی مهم‌ترین متغیرها و قابلیت‌های تأثیرگذار اقتصادی- اجتماعی آینده گیلان با رویکرد برنامه ریزی سناریو پایه , سناریویی از #گیلان_1430در ابعاد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ترسیم کنیم .


↖️از مهمترین چالشها و  پسرانهای توسعه گیلان , مدیران فشل ,غیربومی, باندی و سیاسی است که اعتقاد و باوری به آینده ندارند . 


↖️باورمان اینست که گیلان ظرفیت محیطی و انسانی توسعه وپیشرفت را دارد و مدیران غیر بومی و بومیان بی برنامه و هدف , فرصت توسعه را از گیلان ربوده اند . اگر بخواهیم برای گیلان کاری بکنیم باید آینده را ببینیم  و چارچوب آن را به هم بزنیم. آینده های مطلوب با فعال سازی همه فرصت ها و در دستان فرزندان گیلان رقم خواهد خورد .

 

محمد پور خوش سعادت 

 این متن در صفحه "توسعه و پیشرفت گیلان" منتشر شده است 


#توسعه_گیلان
#پیشرفت_گیلان
#توسعه پیشرفت گیلان
#پیشرفت جمهوری اسلامی
#پیشرفت انقلاب اسلامی
#گیلان_آباد
#گیلان_پیشرفته
#گیلان
#گیلانیان
#توسعه
#توسعه_پایدار

"گیلان1430" 

 

۰ نظر ۰۷ تیر ۰۰ ، ۱۳:۴۱
محمد پور خوش سعادت

دیپلماسی رسمی و عمومی ترکیه طی سالیان اخیر بر مدار سیاست برجسته‌سازی قومیت و قوم‌گرایی افراطی  بوده است .ترکیه با تحریک و تهییج شکاف های قومی در منطقه , دیپلماسی تهاجمی و مداخله گرایانه خود را توجیه نموده و به بسط نفوذ خود پرداخته است.

سیاست برجسته‌سازی قومیت و توسعه آرمان های پان ترکیسم در مناطقی همچون اقوام ترک قزاقستان , سین کیانگ چین، ترکستان شرقی(اویغور یورد) , بالکان، تاتارستان , ترکمن‌ها و ازبک‌های افغانستان، ترکمن‌های عراق، ترکمن‌های سوریه، جمهوری آذربایجان، جمهوری خودمختار نخجوان، بخش ترک ‌نشین قبرس و سرانجام شهروندان آذری زبان ایران از ترک های شمال تا ترک های قشقایی جنوب را پوشش داده است این درحالی است که لزوما شهروندان این مناطق با عقاید سیا سی فرهنگی و مذهبی دولت ترکیه موافق نبوده وحاضر به پذیرش سلطه دولت ترکیه نیستند .

اردوغان به تناوب ادعاهای ارضی نسبت به کشورهای همسایۀ  داشته و اعلام کرده است که در کتاب های تاریخ دانش آموزان ترکیه تغییر خواهیم داد که نسل بعد بدانند, مناطق اطراف ترکیه در قلمرو ما بوده است! اردوغان و نو عثمانی گرایان بصورت مکرر از مرزهای تاریخی دم می زنند وبا تولید  فیلم ها و سریال های تاریخی و کتابها به دنبال القای این نکته هستند که مرزهای تاریخی عثمانی تا مناطق فلات مرکزی ایران و حتی نزدیکی های تهران و قم کشیده شده است.

ارتش ترکیه که از آن به نماد اقتدار قوم ترک یاد می شود با لشکر کشی به کشورهای عراق ، سوریه ولیبی واکنون هم جنگ قره باغ با ایجاد پایگاه نظامی در سودان و قطر , برای خود یک دیپلماسی نظامی چند لایه تعریف کرده است . البته ارتش در نماد گرایی عثمانی گرایی  هم کم نگذاشته و با تشکیل دسته های نظامی با لباس نظامیان عثمانی تجسم عینی تری ازارتش نو عثمانی ارایه داده است .

درهمین راستا , سیستم مدیریت ادراک ترکیه  توانسته است  از پتانسیل رسانه و دیپلماسی عمومی بهره برداری مطلوب نماید و طی چند سال اخیر  به یکی از کشورهای صاحب جایگاه در این حوزه تبدیل شده است و یک برند ملی قوی در حوزه سیاست ,اجتماع و نظامی گری از خود به نمایش گذارده است  .

تمرکز بر ساخت فیلم ها و سریال‌های جذاب و مخاطب پسند  با محوریت عشق و روابط عاطفی ,سکس و شهوت و ایجاد یک تاریخ پرکشش وپرجاذبه از مهمترین کارکرد های رسانه ای دستگاههای مدیریت ادراک ترکی است .

دستور کاری که مرکز کنترل و مهندسی افکار عمومی ترکیه برای رسانه های خبری این کشور تعریف نموده است , متمرکز بر روی موضوعات کشورهای آسیای جنوب غربی، آسیای مرکزی و کشورهای اروپایی همسایه مانند یونان، بلغارستان، روسیه و گرجستان است .

از مهمترین راهبرد های  این مرکز القای این نکته است که شهروندان ترک تبار کشور های دیگر, ترکیه  را به عنوان  "پیشرو ترک" پذیرا شوند یعنی اینکه  ترکیه  الگوی برتر سایر جوامع در سیاست فرهنگ و اقتدار قرار گیرد و شهروندان ترک سایر کشور ها به پیشرو ترک وابسته و وفادار باشند و سایر شهروندان نیز بر بزرگی و اقتدارورفاه و ... ترکیه ایمان بیاورند .

اما این همه ی ماجرا نیست :

ترکیه جامعه ای پیچیده، چند لایه و نمونه ای برجسته از یک کشور تکه تکه است . در جامعه ترکیه  تنوع و تعدد شکاف های اجتماعی و به تبع آن تنوع گروهها و احزاب و جریانهای سیاسی را می توان مشاهده کرد. مهمترین شکافی که حیات سیاسی ترکیه را در دهه های اخیر تحت تأثیر خود قرار داده است، شکاف حاشیه - مرکز است.بدین معنا که پویایی سیاسی جامعه ترکیه ریشه در شکاف و تقابل بین حاشیه روستایی، دیندار، سنتی و مرکز مدرن، سکولار وغربگرا دارد اردوغان تلاش می کند با ارائه برنامه های مدون، مانع از سیاسی شدن شکاف های مختلف اقتصادی، قومی و مذهبی در جامعه ترکیه شده و از این طریق زمینه را برای حل بحرانهای مشارکت، هویت و مشروعیت و توزیع فراهم نماید.مهم ترین برنامه اردوغان برای گریز از مشکلات انباشه شده داخلی , به‌خصوص سیاسی شدن شکاف های اجتماعی و مشکلات حاد اقتصادی و اجتماعی , پناه بردن به دیپلماسی تهاجمی است .

سیاست خارجی مداخله‌جویانه و تهاجمی برای دولت ترکیه فرصتی فراهم می کند تا افکار عمومی شهروندان سرگرم نمایش اقتدار و بازیابی افتخارات تاریخی عثمانی ها شده و از مشکلات داخلی منحرف گردد.

جالب اینجاست که بلوک غرب و آمریکایی ها نیز با این سیاست ترک ها مخالفتی ندارند و حتی در حوزه هایی هم تسهیلاتی برای افزایش نقش‌آفرینی ترکیه فراهم می کنند، به نظر می رسد که نگاه بلوک غرب نگاهی تمدنی ورقابت افکن است . غربیها به تجربه به این دریافت رسیده اند که نه حکام تن پرور عرب توانایی رقابت با ایران را دارند و نه گفتمان وهابیت امکان رقابت با اسلام ایرانی را دارد و اگر گفتمان و رقیبی بخواهد با ایران رقابت کند یقینا رقیب استراتژیک قدیمی و گفتمان نو عثمانی گری خواهد بود .نو عثمانی گری با شاخصه هایی همچون  سکولاریسم، تسأهل و تسامح در رفتارهای اجتماعی، اولویت اقتصاد بر مسائل دینی و ...

 میت (سازمان اطلاعات ترکیه) با تجربیاتی که از بحران سوریه  بدست آورده امید وار است تا بتواند بحران قره باغ را به جنگی فراگیرتبدیل نموده و زبانه های آتش این جنگ را به مرزها و داخل سرزمین ایران برساند . تروریست های تکفیری تحت نظارت میت که در قره باغ مستقر شده اند شیوه های جنگی و رعب افکنی داعش را دراین منازعه بکار گرفته اند بگونه ای که از شواهد پیداست که این منازعه قرار نیست به این زودی ها خاتمه پیدا کند و می بایست منطقه قره باغ  محل نفوذ تروریست ها و عوامل فرا منطقه ای شده و فرسایشی شدن جنگ ,  موجبات ناامنی در جناح شمالی ایران را فراهم آورد .

تحلیل محتوی تولیدات رسانه‌های ترکیه  این گزاره را تقویت می کند که راهبرد ترکیه از عدم دخالت جدی در امور داخلی ایران و عمدتا دخالت‌های فرهنگی و ارائه سبک زندگی به القاعات امنیتی و سیاسی رسیده است و با  رصد رسانه ای  و بازخوردهای جنگ ادراکی وابستگان موساد و آمریکایی ها و سازمان منافقین این گزاره را تقویت می کند که اتاقی مشترک برای بحران قره باغ  تشکیل شده  و ظاهرا هدفی جز تقویت و تشدید احساسات قوم‌گرایانه پان ترکی در ایران ندارد و النهایه  تشدید این  تنش‌ها و شکاف‌های قومی، زبانی می تواند به راه اندازی یک اعتراض یا شورش قومی بزرگ در ایران منجر شود .

 

محمد پور خوش سعادت

Foumani.ir@gmail.com

۰ نظر ۳۰ مهر ۹۹ ، ۰۱:۳۱
محمد پور خوش سعادت

دولت راضی! کارفرما راضی! فقط کارگر ناراضی است!

ستون جای امضای کارگران زیر مصوبه افزایش 15 درصدی دستمزد در سال 99 خالی است و نمایندگان کارگران حاضر نشدند که این اجحاف را امضا کنند. دولت راضی! کارفرما راضی! فقط کارگر ناراضی است! جالب است که همیشه وزرای این حوزه از مهمترین عناصر امنیتی، بوده اند ولی ترجیح داده اند تا طرف دولت و کار فرما و سرمایه بایستند.

 ریل گذاری دولت و مجلس در سالهای پس از جنگ با تفکرات لیبرال سرمایه‌داری بوده و به هیچ عنوان مدافع حقوق کارگران نبوده است. در سال‌های اخیر به دلیل نرخ بالای فساد و تورم، رکود اقتصادی، خصوصی سازی و... وضعیت معیشتی کارگران وخیم شده است. رانت و فساد و آقا و آقازاده پروری , اقتصاد و سفره مردم را نحیف و لاغر کرده و طبقه متوسط را کوچک و کوچک تر کرده است !

فرایند های عاصی ساز در ابعاد اجتماعی و سیاسی و فرهنگی نیز چاشنی احتراق شورش فقرا و محرومان بوده است. آمارهای آبان نود و هشت نیز بر این نکته تاکید میکنند که پای کارگران کم درامد و کارگران بیکار شده نیز بعضا به اعتراضات خیابانی باز شده است . بدون تردید , اعتراضات خیابانی و شورش , محتوم ترین بازخورد این نوع از معامله با معیشت کارگران است .

اگر بخواهیم وضعیت کارگران را با کاپیتالیستی ترین نظام های سرمایه داری دنیا مقایسه کنیم و همه حق را هم به سرمایه و اصالت سود بدهیم بازهم به این نکته می رسیم که در کاپیتالیستی ترین کشورهای دنیا اینگونه برای ضعیف ترین قشر اجتماعی تصمیم نمی گیرند .با اندکی مقایسه شاید ابعاد موضوع روشن تر شود :

حداقل دستمزد کارگران در سال جاری را اگر با دلار ۱۶ هزار تومان محاسبه کنیم میشود به عبارتی ۱۱۲ دلار یعنی ساعتی حدود ۶۳ سنت این در حالی است که حداقل دستمزد ساعتی درچین 3.3 دلار در ترکیه ۵.۹ دلار , آلمان ۱۰.۶ دلارو در امریکا 23.38 است. همان گونه که همه می دانیم دستمزد ها در کشور به ریال است و مخارج به دلار.

مثلا برای قیمت بنزین نرخ جهانی را در نظر میگیرند و برای دستمزد کارگران, نرخ تورم منتشر شده بانک مرکزی هم که میبایست طبق قانون برای افزایش میزان دستمزد مورد استفاده قرار بگیرد , اعمال نمیشود. آنچه در نگاه اول به چشم می آید اینست که سرمایه داری لجام گسیخته , کشور را در حال بلعیدن است و طبقات اجتماعی پایین جامعه , در حال از بین رفتن اند و ادراک عمومی بدین سو است که دولت صرفا ناظر و یا حتی شریک جرم است.

اما در آن سوی ماجرا بیمه و مالیات و عوارض سنگین کمر بسیاری از کارفرمایان و کارآفرینان را خرد کرده و به مرز ورشکستگی ویا ورشکسنگی کامل کشانده است. آنچه که کارگران از دولت انتطار دارند اینست که حد اقل دولت از حقوقش به نفع کارگران کوتاه بیاید .با کم کردن سهم دولت و بخشش آن به نفع کارگران می تواند بخشی از مصایب کارگران را کاهش داد .

طبق قانون در هر حقوقی که کارفرما میدهد ۳۰درصد، حق بیمه کسر میشود که ۲۳ درصد آن را کارفرما میدهد و ۷درصد آن را کارگر پرداخت میکند و علاوه بر این بیمه در هر قراداد اجرایی ۱۶.۶۷ درصد از کل مبلغ قرارداد را دریافت میکند . همانطور که میبینید , بیمه و مالیات و عوارض سنگین بر صاحبان کسب و کارها تحمیل میشود ولی عملا خدماتی داده نمیشود .

متولی اصلی امور کارگران در کشور سازمان تامین اجتماعی است و می بایست با دریافتی هایی که از کارگران و کارفرمایان دارد خدمات اجتماعی برای آنان ارائه کند. خدماتی شامل بهداشت، درمان، مسکن و همچنین خدمات بازنشستگی و حتی خدمات گردشگری برای افراد تحت پوشش خود .اما عملا تنها به خدمات بیمه درمانی و مستمری بازنشستگی می پردازد و کارگران عادی از سایر مزایای عضویت در این سازمان عریض و طویل و کارتل های اقتصادی آن بهره ای نمی برند .

اما بهره اصلی را چه کسانی می برند ؟ کافی است اسامی اعضای هیات مدیره ومدیران ارشد سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی و کارتل اقتصادی شستا و هلدینگ و شرکت های ریز و درشت را طی سالیان اخیر ملاحظه بفرمایید . بسیاری از آقا ها و آقازاده ها و شخصیت های سیاسی و حزبی و ... را میبینید که با پول کارگران به امور آقایی خود مشغول بوده اند و با حق السهم کارگران زندگی کرده اند . البته این نکته را در نظر داشته باشید که تامین اجتماعی معمولا حیاط خلوت دولت ها برای اقربا بوده است و از این بابت فرقی میان دولت ها نیست .

بررسی جامعه شناختی آبان 98 این نکته را مشخص میکند که , میزان احساس و ادراک محرومیت و تبعیض (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی) در اقشار فرودست جامعه بسیار بالا است . در جامعه هر چه میزان محرومیت و احساس تبعیض و بی عدالتی در افراد بیشتر می شود میزان پتانسیل اعتراض سیاسی آنان هم افزایش می یابد. همچنین هر چه میزان رضایت از زندگی افراد کاهش می یابد میزان پتانسیل اعتراض سیاسی آنان افزایش می یابد.

افزایش نامعقول نرخ دستمزد کارگران در سال 99 شروع یک بازی خطرناک است .حاکمیتی که دشمنان بیرونی دارد اگر بخواهد ماندگار باشد میبایست با مهم ترین اقشار اجتماعی بازی نکند . به گمانم مسؤولان کشور اینگونه متصورند که شورش آبان98 سوء تفاهمی بوده که رفع شده است!

 

لینک مقاله در بولتن نیوز 

۰ نظر ۲۴ فروردين ۹۹ ، ۰۰:۰۸
محمد پور خوش سعادت
۰ نظر ۰۹ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۰۹
محمد پور خوش سعادت
۰ نظر ۰۸ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۳۷
محمد پور خوش سعادت
۰ نظر ۰۸ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۳۰
محمد پور خوش سعادت

لینک دانلود از : 


۰ نظر ۱۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۳:۵۹
محمد پور خوش سعادت

جامعه امروزدرگیر نوعی تضاد رفتاری, با ارزش های رسمی کشور شده است . ارزش‌های مادی(یعنی پول، قدرت و لذت )فراگیر شده و رشد فردگرایی بیش از پیش نمود پیدا کرده است . نظام هنجاری( دینی و اجتماعی) ضعیف شده است .جامعه به سمتی پیش می رود که سه نهاد خانواده، دین و سیاست در حال از دست دادن کارکردهای انسجام‌بخش خودهستند . شکاف فرهنگ رسمی و غیررسمی نیز به مشروعیت نهادهای جامعه‌پذیری لطمه زده است . نفرت و کینه، خشونت، مسئولیت‌گریزی، تک‌روی و منفعت‌جویی های خودخواهانه و چاپلوسی و تملق که همگی از نشانه های یک جامعه ازهم گسیخته است روز به روز تشدید می شود . تورم و رکود برای مستضعفان که مخاطب اصلی انقلاب اسلامی هستند , پررنگ تر از دیگران احساس می شود.فساد ستیزی مسولان هم شبیه شوخی است . فساد به حس تبعیض دامن می زند مردم می بینند که ارزش‌های اجتماعی همچون پاک دستی اعتبار خود را از دست داده‌اند. بسیاری از مسولان با تخطی از قواعد اخلاقی یا قانونی به ثروت‌های کلان رسیده اند و بر مردم فخر می فروشند ، در این فضا ارزش‌هایی مثل کارکردن، فداکاری برای وطن و دین در ذهن مردم اعتبار و اهمیت خود را از دست می‌دهند. وقتی اخبار فساد به صورت گسترده منتشر می‌شود و واکنشی هم صورت نمی‌گیرد، به جامعه پیام داده می‌شود که فساد یک روش مناسب برای کسب ثروت و رشد فردی است. این‌جاست که اعتبار ارزش‌های اجتماعی فرو می‌ریزد.

فساد باعث می‌شود افراد به آینده بدبین شوند. در جامعه‌ای که تصور فساد همه‌گیر وجود دارد، امیدی شکل نمی‌گیرد. هر مسیری برای تغییر به علت فساد مسدود می‌شود. فساد باعث می‌شود مجموعه‌ای از احساسات و عواطف نسبت به جامعه شکل بگیرد، از احساس خشم، سرخوردگی و تبعیض گرفته تا کاهش احساس تعلق و وفاداری.
مردم به اهالی سیاست بی اعتماد شده اند و صبرشان از وعده ها تمام شده است .چالش جدی اینست که برخی از مردم احساس می کنند صدا و نماینده ای در ساختار سیاسی کشور ندارند. مردم خود را در جامعه‌ای می‌یابند که در سراشیبی قرار گرفته است. جامعه‌ای که فرصت‌های آن عادلانه توزیع نشده، اعتماد اجتماعی در آن پایین است و آینده‌ای روشن پیش روی خود نمی‌بیند. این عوامل موجب رشد احساس بیگانگی با جامعه، احساس استیصال و بی‌پناهی شده است و النهایه ذهن جمعی جامعه احساس زوال اجتماعی میکند . ادراک مردم از سیاست مداران بگونه ای است که ایده جذابی برای اداره و توسعه کشور وجود ندارد و این ادراک ماحصل اختلافات و نزاع های سیاسی است ، مردم تضاد بین بخش‌های مختلف حکومت، بین نخبگان و حکومت را می بینند. برخی هم اینگونه میگویند که فقط ما میفهمیم و ماست ما و علم ما شیرین است و دیگران و سایر علومی که از سایرمعارف بشری تغذیه میکنند به گمراهی ختم می شوند . خیلی واضح است که دراصلی‌ترین سیاست‌های اداره کشور توافق نظر وجود ندارد. در سیاست خارجی، در سیاست‌های اقتصادی واجتماعی و حتی آموزشی ...و اینها همگی اشکالی از گسیختگی اجتماعی است.همه این مشکلات، بنیان‌های جامعه را سست می‌کنند و کلیت جامعه را هدف گرفته‌اند یعنی اگرهمین مسیر را ادامه بدهیم و کاری نکنیم در مسیر فروپاشی و انفجار اجتماعی قرارداریم .
خیلی ساده است که بگوییم رقیب مقابل من باعث همه مشکلات کشور است و تنها راه ممکن حذف و منکوب نمودن رقیب است حذف رقیب همه مشکلات را حل میکند و ...بیاییم واقع بین باشیم . این ناامیدی گسترده , مستعد آفرینش فاجعه است، آن یوم الفاجعه نیاز به سیاستمداران و تشکل هایی است که بتوانند ناراضیان خیابانی را آرام کنند و آتش را فرونشانند، به نظر می رسد چنین گروه ها و افرادی در سیاست ایران به حد کافی نداریم و این چالش کوچکی نیست. باید کاری کرد و تدبیری اندیشید و مهمتر از آن دست به اقدامی زد.
کشور به همه ظرفیت ها نیاز دارد . کثرت‌ سیاسی را باید به رسمیت شناخت. امروز نیاز کشور به انسجام اجتماعی و دوری از اختلافات است . عقلای جامعه می بایست تندروها را کنترل کنند. بجای کوبیدن بر طبل تفرقه و نزاع های بی حاصل, گفتگو و مدرا را گسترش دهند . برفساد ستیزی متمرکز شوند و قبایل سیاسی را در خصوص منافع ملی توجیه کنند . وقتی روابط حاکم بر جامعه عادلانه باشد، هنجارهای اخلاقی هم رعایت خواهد شد ، مردم به هم و به حاکمیت اعتماد میکنند و احساس میکنند آینده‌شان رو به بهبود است، احساس تعلق‌شان به جامعه افزایش می‌یابد. آنها به چنین جامعه‌ای و نهادها و ارزش هایش دلبستگی خواهند داشت و به آن وفادار خواهند بود.


رخداد گیلان شماره 249 اسفند 96

محمد پور خوش سعادت
www.foumani.ir
https://t.me/foumani_ir

۰ نظر ۲۳ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۵۴
محمد پور خوش سعادت


وقتی گرد و خاک ابراهیم حاتمی کیا در اختتامیه جشنواره فیلم فجر را دیدم بی اختیار یادشهیدهادی باغبانی و مستند ناتمامش افتادم  حاتمی کیا رجزهای حاج اسماعیل حیدری را به زبانی دیگر گفت .هادی باغبانی کارگردان و مستند ساز بسیجی بود که توسط گروهک لوا داوود( از متحدان داعش) در سوریه به همراه سرداراسماعیل حیدری به شهادت رسید .هادی فرصت نکرد تا فیلمی که خود تمام مراحل تصویر برداریش را انجام داده بود را به اتمام رساند.شاید اگر تمام هم میشد هرگز نمی توانست جایی منتشرکند و می بایست در آرشیو های محرمانه خاک بخورد .

هادی در معرکه مصاف با تروریست ها به شهادت رسید , بعد شهادتش دوربین به دست تروریست ها افتاد و فیلمی که هادی برایش زحمت زیادی کشیده بود به رسانه همکار تروریست ها یعنی بی بی سی فارسی منتقل شد و شبکه ملکه نیز برای اینکه نشان دهد چقدر ایرانی ها در سوریه دخالت دارند با آسمان و ریسمان بافتن سعی کرد تا از این فیلم برای اهداف خود بهره برداری کند.

معتقدم فیلم بی بی سی فارسی(جنگ پنهان ایران در سوریه) روایت خاموش مجاهدت های فرزندان ایرانی در سوریه است که بعد چند سال دوباره دیدنش خالی از لطف نیست . فیلمی که اگر این دو زنده می ماندند شاید هرگز پخش نمی شد و بر گمنامی مجاهدان خاموش ایرانی می افزود ولی خواست خدا بود تا هادی روایت گر مجاهدت های خاموش باشد و فیلمش از معاند ترین شبکه ضد نطام اسلامی پخش شود و برعزت مجاهدان و پاسداران بیفزاید . نمی دانم  لحظه ای که دوربین هادی از دستش افتاد به چه فکر می کرد اما می دانم این مسیربی هادی نمی ماند .

دانلود مستند جنگ پنهان ایران در سوریه  بی بی سی فارسی از یو تیوب :

https://www.youtube.com/watch?v=YjqLTQ_jU40


ঊঈ محمد پور خوش سعادت ঊঈ
ঊঈ www.foumani.ir ঊঈ

https://t.me/foumani_ir


۰ نظر ۲۳ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۳۹
محمد پور خوش سعادت

آنانی که با تحولات سیاسی اجتماعی ایران معاصر آشنا هستند و جامعه و فضای سیاسی فعلی را رصد می کنند نیک می‌دانند که  جامعه در موقعیت عدم تعادل قراردارد. جامعه ای که فساد، تبعیض، شکاف طبقاتی ,حقوق های نجومی، اختلاس های کلان، ژن های خوب، پارتی بازی، رانت خواری، ماستمالی مفاسد اقتصادی و نبود عزم برای اصلاح رویه‌ها وعدم درک موقعیت اجتماعی توسط مصلحان اجتماعی و ارباب قدرت, بلای جانش شده و انباشت و تراکمِ نارضایتی طبقات مختلف مردم , کارد را به استخوان رسانده است .موارد پیش گفته , گسل‌های اجتماعی  را فعال کرده و دشمنانِ خنّاس  نیزبا تمام توان ,تلاششان را میکنند تا فتنه فراگیر, ایجاد کنند و بهره خود ببرند.

زیست جمعی ایرانیان به واسطه عدم تدبیر به خطر افتاده و امید مردم به واسطه بی کفایتی دیروز و امروز, نا امید شده است . مردم ریشه مشکلات را دررفتارهای حکمرانی می بینند. حکمرانی همه جناح ها و جریانات سیاسی و حاکمیتی, و همه در بروز این نابسامانی ها سهمی دارند . این زخم ها التیام نمی یابند مگر توسط همین جریانات و گروهها . حکمرانیِ ایرانی، محتاج اصلاح جدیست.

برای ثبات اجتماعی می بایست همه دغدغه مندان در ترمیم این زخم ها , همراه هم باشند. سرمایه های انسانی کشور محدود است و هیچ یک از جریانات سیاسی و اجتماعی نمی تواند مدعی بی نیازی از دیگری برای اداره جامعه باشد .

پ ن : تعدادی از جوانان اصولگرا و اصلاح طلب و معتدل گیلانی برای ایران عزیز دور هم جمع شدیم تا بگوییم فضایی که گذشتگان با دشمن انگاری رقبا, ایجاد کردند را بر نمی تابیم . تا بگوییم میشود رقابت در کنار رفاقت با حفظ هویت سیاسی, باشد

و بگوییم برای ساختن ایران و عزتش , ما هستیم .



ঊঈ محمد پور خوش سعادت ঊঈ
ঊঈ www.foumani.ir ঊঈ

کانال foumani.ir

۰ نظر ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۰۱:۳۳
محمد پور خوش سعادت